زبان فارسی مملو از لغات مختلفی است که ریشههای متفاوتی دارند. کودکان باید از همان ابتدا یعنی کلاس اول با این واژهها آشنا شده تا بتوانند در جملاتشان استفاده نمایند. کلمه “نویس” در زبان فارسی به طور کلی به عنوان ریشهای برای کلمات و اصطلاحات مرتبط با نوشتن و نویسندگی مورد استفاده قرار میگیرد.
ترکیب کلمه + نویس
تمیز نویس: آنچه از روی پیشنویس یا چرکنویس به صورت پاکیزه و خوانا نوشته میشود.
خوشحال نویس: کسی که خط زیبایی دارد و هنر خوشنویسی را انجام میدهد.
ماشین نویس: کسی که با استفاده از ماشین تحریر یا کیبورد کامپیوتر مینویسد. همچنین به دستگاهی که برای تایپ متنها به کار میرود نیز گفته میشود.
در حال انجام نویس: یک نوع قلم (معمولاً با جوهر مایع) که برای نوشتن استفاده میشود. این قلم معمولاً به راحتی روی کاغذ میلغزد و نوشتن با آن روان و راحت است.
برنامه نویس: کسی که برنامهنویسی میکند
دست نویس: متنی که با دست نوشته شده است
نمایشنامه نویس: کسی که نمایشنامه مینویسد
زیر نویس: متنهایی که به زبانهای مختلف در پایین صفحه فیلم یا برنامه تلویزیونی نوشته میشود تا ترجمه یا توضیحاتی برای دیالوگها و گفتوگوها ارائه دهد.
پیش نویس: نوشته ای که هنوز پاکنویس نشده است.
افسانه نویس: کسی که افسانه مینویسد. نویسنده ی افسانه.
روزنامه نویس: کسی که مقالات یا اخبار روزنامه را تهیه میکند.
چرک نویس: نسخهای اولیه و دستنویس از یک متن که معمولاً شامل اصلاحات و یادداشتهای جانبی است و به عنوان پیشنویس در نظر گرفته میشود.
دست نویس: متنی که به طور دستی و با دست نوشته شده است (برخلاف تایپی یا چاپی). معمولاً برای اشاره به متونی استفاده میشود که به صورت خطی نوشته شدهاند.
شورا نویس: واقعه نویس دربار پادشاهی.
خوشحال نویس: کسی که با خط خوش مینویسد
داستان نویس: کسی که متن داستان و قصه می نویسد
زندگینامه نویس: کسی که زندگینامه مینویسد
نماز نویس: کسی که دعاها یا نوشتههای مذهبی خاصی را مینویسد یا در برخی مواقع به کسی گفته میشود که جادو و طلسم مینویسد.
خلاصه نویس: فردی که محتوای طولانی را به صورت مختصر و خلاصه مینویسد. این کار معمولاً برای ارائه محتوای اصلی در زمان کوتاهتر انجام میشود.
نوشته ترکیب کلمه + نویس | کلمه با پسوند نویس برای پنجم دبستان اولین بار در ناجی بلاگ. پدیدار شد.