در باغِ اهل بیت، گلی شکفته شد، گلی که عطرِ صبر و ایثار از آن میبارد. در تقویمِ دلهای عاشقان، روزی نقش بست که یادآورِ مظلومیتِ یک دخترِ سه ساله است، دختری که با وجودِ کوچکیِ سن، بزرگترین درسهای انسانیت را به عالم آموخت. حضرت رقیه کوچکترین دختر امام حسین (ع) که بنابر روایات پس از وقایع کربلا شهید شد. هرچند که تاریخ دقیق ولادت ایشان مشخص نیست ولیکن نقل شده است که ایشان در نیمه دوم شعبان متولد شده است. بنابراین شیعیان اسلام از هفدهم تا بیست و هشتم شعبان را ایام ولادت حضرت رقیه نامگذاری کرده اند.
بنابراین قصد داریم تا در این ایام فرخنده، با سرودنِ شعر، خواندن دکلمه، فرستادنِ پیام و نوشتنِ متنهای تبریک، ارادت خود را به این بانوی کوچکِ کربلا و اهل بیت نشان دهیم و از مظلومیت و شجاعت او در قالب متون ادبی سخن بگوییم.
بیشتر بخوانید: مولودی حضرت رقیه (س) به همراه متن و فایل صوتی
متن تبریک ولادت حضرت رقیه
ولادت بی بی ارض و سماء ،
دردانه آقا ابا عبدالله الجسین(ع)
نازدانه شهیده دشت کربلا
حضرت رقیه سلام الله علیها
مبارک باد
دلربایی میکند باغ و بهارِ عالمین
دل شده از مقدم رقیه در شادی و شین
با وجودش دلربای اهلِ خانه میشود
دلربایی حضرت سلطان عشق مولا حسین
لیلی لیلای دنیا
زینت آغوش سقا
دنیا هم میخند وقتی
میخنـــــدی بر روی بابا
تو عشق دیرین دنیای اربابی
رویای شیـــــــرین شبهای اربابی
زهـــــــــــــــرای اربـــــــــابــــــــی
دل من را خدایی کن رقیه
مرا هم کربلایی کن رقیه
بحـق نام زیبای عـمویت
برای من دعایی کن رقیه (س)
میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها به پیشگاه مقدس و ملکوتی
امام زمان (عج)
و شیعیان تهنیت باد.
تولد نازدانه ودردانه امام حسین(ع) مبارک باد
درسته کودک بوده ولی واقعا حرم مطهرش باصفا و روح نوازه
میلاد با سعادت حضرت رقیه (س) دخت بنت الحسین (ع)
بر عاشقان مبارک باد.
ماه رباب و نجم نبی دخت آفتاب
آمد به کون و برد ز دلها قرار و تاب
نامش رقیه گشت و سه سالش نگشته بود
تسخیر شام کرد و سپس رفت در تراب
در بحر ولا گوهرِ نایاب آمد
در شامِ سیاه،دخترِ مهتاب آمدبا ذکرِ حسین همه گل ریزید
میلادِ رقیّه بِنتُ الارباب آمد
از این به بعد صفا در تشیع رایج شد
رقیه آمد و باب همه حوائج شدمیلاد با سعادت حضرت رقیه بنت الحسین (ع) مبارک
داشت آن روز زمین قصه ای از سر میخواند
قصه ی دیـگـری از یاس مـعـطـر می خواندرخ مولود چـنان بـا رخ مـادر میخواند
که پدر زیر لبی سوره ی کوثر میخواندولادت حضرت رقیه مبارک
آمدی نازترین یاس معطر باشی
در دل خسته ی ما عاطفه پرور باشیآمدی چند بهاری گل اکبر باشی
نفسی هم شده همبازی اصغر باشی
تو که در دلبری از ما مثَل بابایی
اسم بابا که می آری غزل باباییچشم بد دور چه شیرین بغل بابایی
ساده،شیرین و صمیمی عسل بابایی
دامن شب ستاره باران است
جلوه ای از خدا نمایان استدختری آمـده که گیسـویـش
شـرح کوثر و قدر قرآن است
دل من را خدایی کن رقیه
مرا هم کربلایی کن رقیهبحـق نام زیبای عـمویت
برای من دعایی کن رقیه (س)
عصمت، در لباس دختری به دنیا آمد که تمام تاریخِ تا امروز، در قامتِ آزادگی او حیران شده است …
صمیمانه ترین شادباش من را به مناسبت میلاد نازدانه ی ارباب پذایرا باش.ولادت حضرت رقیه (س) فرخنده باد

رقیه جان لبخند تو، طلیعه مهر بود، در بادیه های تاریکی؛ شریعه عشق بود در بیابانهای سوخته. سالروز ولادتت گل باران
و تو آمدی؛ ناگهانتر از همه بارانهای بهاری. آمدی و بی مضایقه باریدی. مهربانتر از همه بارانها، مهربانیات فراگیر شد. ولادت حضرت رقیه خاتون مبارک
گفتم به خرد که خوش گواهی میلاد رقیه در چه ماهی است گفتا که دمیده شد به شعبان نوری که تجلی اش الهی است. میلاد با سعادت حضرت رقیه مبارک
اشکهای تو، بلندترین فریاد در تاریخ بود که در پژواک خویش، طنین غمی را داشت که ردپای مظلومیتش هنوز در بستر تاریخ جاری است. رقیه بانو! روز میلاد تو تا ابد در قلب ما حک شده است.
میلاد دلنشین حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) بر همه عاشقان اهلبیت مبارک باد!
دختری که با چشمان پر از معصومیت و دل پر از ایمان، عشق پدر را در دل تاریخ حک کرد. این روز بزرگ، یادآور شجاعت و صبر کمنظیر اوست.
ای دلها! به یاد رقیه جان، که در روزهای سخت کربلا، با لبخندی از جنس بهشت، تاریخ را تغییر داد، جشن بگیرید.
ولادت حضرت رقیه (علیهاالسلام) مبارک!
ای دختر کربلا، ای نیکوترین نشان از معصومیت و ایمان، تولدت بر ما مبارک باشد.
در روز تولد حضرت رقیه، به یاد تو هستیم، ای نورچشمی که در دل خونین کربلا، بهعنوان نماد صبر و شجاعت در تاریخ ثبت شدی.
تولدت مبارک، ای گل سرخ اغشته به خون کربلا!
ولادت حضرت رقیه، عید دیگری از عیدهای اهلبیت است که بر دلهای عاشقانشان میتابد. میلاد دختر کوچک امام حسین مبارک
در شبِ میلادِ رقیه، فرشتگان دف میزنند و عاشقان کف. ای رقیه، ای امیدِ ناامیدان، میلادت مبارک!
رقیه آمد، با دلی پُر زِ نور، تا بتابد بر دلهای رنجور. میلادت مبارک، ای دخترِ عشق و شور!
ای رقیه، ای ترانهٔ غم، در دلِ خرابه، شمعِ امید دم. میلادت مبارک، ای دخترِ بیهمدم!
رقیه آمد، با نگاهی معصوم، تا گوید از کربلا، داستانی مظلوم. میلادت مبارک، ای پیامآورِ خون!
شعر و دکلمه به مناسبت ولادت حضرت رقیه(س)
خبری آمده که، سوگلی شاه آمد
مَه به آغـوش امیرِ حرمُ الله آمدمژده از سوی جنان فاطمه سادات حسین
بین فوجِ شعف و هلهله از راه آمدزینتِ دوش نبی را گل یاس دگر و
زینت شانه یِ اسطوره ای ماه آمداز سخا و کرم ساقی این میکده باز
به لب تشنه ی ما جرعه یِ دلخواه آمدماه بانوی حسین رفت و پسِ پرده ی شب
ناز…دُردانه یِ خورشیدِ سحرگاه آمدروی دستان عمو… امّ ابیهای حسین
مثلِ قرصِ قـمر از جانب درگاه امدصـوتِ لٰا حـَولِ وَ لاٰ قُوَةَ اِلٰا بِـالله
موقع دیدنش از هر دلِ آگاه آمد
امشب دو چشمانم شبیه دو پیاله ست
اصلاٌ نوشتن از رقیّه یک حواله ستشادی کن ای دل شادمانی کن عزیزم
امشب شبِ میلادِ زهرایِ سه ساله ستای عاشقان! آئینه ی خیرات آمد..
عیناً شبیه مادر سادات آمد..امشب امید و آرزو معنا گرفته
هر قطره ای جا در دلِ دریا گرفتهاین دخترِ پاکِ حسین،حجب و عفافش
قطعِ یقین از دامنِ زهرا گرفتهبنت الحسین آمد صفایِ قلبِ ارباب
نورِ نگاهش می کند هر سینه شادابحورّیه ها مبهوتِ لبخندِ لبانش
ڪوثر شده مدیونِ گل اشکِ روانشاو اظهرالشمسِ تمامِ عالمین است
شد جلوه گر هر گوشه ای نام و نشانشما را گدایِ خانه زادِ در نوشتند
پایِ رقیّه ..خادم و نوڪر نوشتندجاه و جلالِ دختِ طاها را ببینید
آئینه دارِ قابِ زهرا را ببینیددر قلبِ عمّه جا گرفته مثلِ عباس
پس خواهشاً بانویِ عظما را ببینیداین دخترِ باعفّتِ شاه جهان است
بر گریه کُن هایِ پدر،او مهربان استقطعاً دوا شد دردِ دل با یا رقیّه
یاران! عوض شد آب و گِل با یا رقیّهباید ڪه از دامانِ بانو چنگِ غم زد
شاداب ڪن رویِ خجل با یا رقیّهبا نامِ زیبایش صداقت می پذیریم
در مکتبِ پاکش محبّت می پذیریم

لطفِ حق بودکه بر حالِ دلم شامل شد
کوثر انگار دوباره به نبی نازل شدمات و مبهوت از این وجه تشابه..عالم
دختری آمد وآیینه صفت قابل شدمو نمی زد ..خود زهراست تجّلی کرده
خنده ی حضرت ِ اربابِ وفا کامل شد«جلوه ای آمده معنا بشود بی شبهه»
«دختری آمده زهرا بشود بی شبهه»خُلق و خویش همه بر امّ ابیها رفته
وَجناتش همه بر دخترِ طاها رفتهعصمت اش حجب و حیا را به طَرَب آورده
حرکاتش همه بر عصمتِ کبرا رفتهتازه از راه رسیده است که با لبخندش
بهر ساکن شدنش در دلِ بابا رفته«مژده یاران ! نَفَسِ حضرت کوثر آمد»
«بر حسین ابن علی مژده که مادر آمد»پلک ها روی هم و خوابِ خوشش رویاِیی
صورتش غرقِ ستاره است پُر از زیباییدر طواف اند به گهواره ی او آل الله
علی اکبر ز تماشای رخش شیداییاشکِ شوق است که از چشم همه می ریزد
دخترک برده دل از پیکره ی سقّایی«بر روی دوشِ علمدار.. مکان خواهد کرد»
«از دو چشمانِ همه اشک..روان خواهد کرد»باب حاجات خلایق، کرمش بسیار است
این سه ساله حرمش قبله گه دلدار استاظهرالشمس تر از بی بی عالم،هرگز
در کجا نور خدا در هدفِ انکار استنام زیبای «رقیّه»به دلم حکّ خورده
با مدد یافتن از او نَفَسم هموار است«غیر این در نروم جای دگر یک لحظه»
«یابن الزهرا به حریمش تو ببر یک لحظه»
با اين هجوم، وقتِ تماشا نميشود
گيرم كه هست، قسمت ماها نميشودعرش و بهشت گِرد سرش چرخ ميزنند
با اين حساب نوبت دنيا نميشودجبريل در تمامي عمرش نديده بود
در ازدحام اين همه دل جا نميشودبا اكبر و سكينه و سجاد و اين بهار
باباتر از حسين كه پيدا نميشودپيداست از نگاه حسين و صداي او
زيباتر از شنيدن بابا نميشودشكر خدا كه حضرت ارباب بعد از اين
دلتنگ روي حضرت زهرا نميشودعباس هم ز ديدن او دل نميكَنَد
از گفتن عزيز عمو دل نميكَنَد
ای فدای چهره زهراییت
جان، فدای این همه زیباییت
تا تویی مه پاره سلطان عشق
هر نگاهت، گشته چون دیوان عشق
ای نگاه عرشیت عشق آفرین
تار مویی از سرت حبل المتین
با نگاهی از همه دل برده ای
جان گرفته از تو هر دل مرده ای
امشب از تو لحظه ها زیبا شده
خنده جای گریه بر غمها شده
امشب از تو عشق هم احیا شده
دختری آرام جان شیعه زهرا شده
امشب از تو آسمان هم ، میل باران می کند
چشمه الطاف حق یکباره طغیان می کند
امشب شب تولد طفلی پری پر است
امشب شب نتیجه و مزد پیمبر استبر روی دوش زینت دوش نبی گلی
رویید و عالم از نفحاتش معطر استدر نیمه ی شبی که حسین است بی قرار
ماما به خنده گفت به ارباب:”دختر است”از رحمت خداست که کوثر عطا شده
میلاد کوثری ز حسین بن کوثر استامشب رقیه در مثل انگار فاطمه ست
امشب خود حسین به جای پیمبر استدختر نگو که مادر ارباب بود و بس
دختر نگو که جلوه ی زهرای دیگر است
شعبان رسید و حال حسین است خوب خوب
حالا ولی به لطف قدوم تو بهتر استتو پا گشودی و همه دنیا بهشت شد
دیگر زمین به یمن تو از عرش سر تر استروی تو را به زینت زیور نیاز نیست
زیور کجا کنار زر ناب ،زیور استتو از تبار آبی و مادربزرگت آب
غم نیست تا عموی تو سقای لشکر استآسوده تر بخواب، دلت قرص،غم نخور
وقتی که گاهواره ات آغوش اکبر استبا خواندن از کرامت تو معنوی شدم
یکباره از دل غزلم مثنوی شدمغسلت به آب چشمه ی کوثر رباب داد
با مس پیکر تو طهارت به آب دادتا اهل خانه چشم به تو باز کرده اند
پر باز کرده دور تو پرواز کرده اندبا تو رواست لایق لطف خدا شوند
پابوس تو شدند مگر با تو پا شوندتا موی تو دل همه عشاق را نکشت
پیچیدنت به روسری سرخ گل درشتپیچیدنت که دل نشود مست بوی تو
هر چشم نیست لایق دیدار روی توداور نخست لعن به آل امیه داد
منت گذاشت روی حسینش،رقیه داددر مثنوی دوباره غزل گفتنم گرفت
از لعل سرخ توست که بوسیدنم گرفتناموس حیدری و رگ غیرت حسین
از غیرت تو بود که بابا جنم گرفتایام شادی است ولی غم دوای ماست
حرف تو شد،دوباره تمام تنم گرفتمی گفت باغبان که نیامد نسیم صبح
دست پلید شب گلی از گلشنم گرفت
از درد پهلویش به دل خاک چنگ زد
طوری که گفت: عمه سر ناخنم گرفت

ای دل، به یاد حضرت رقیه، نور چشمان حسین،
روز میلاد تو، در دل تاریخ بهسان شبنم،
نسیم عطر گلهای بهشتی را به جان میکشاند،
و لبهای زمین، بوسه میزنند بر کلام مادرانهات.چگونه از تو سخن بگویم؟ از آن دختر شیرین زبان،
که در دل درد و رنج، در دل کوچکیات،
دستهای پر از درد پدر را گرفت و گفت:
“پدر، تو شجاعتر از آنی که بیپناهم بگذاری!”ای پرندۀ آسمان کربلا، ای دُر در دل عاشقی،
لحظات کودکیات در دشت کربلا،
آغوشات از معجزه عشق پر بود،
و چشمانات از شیرینی امید، با نوری جاودانه میدرخشید.آسمان کربلا با وجود تو روشن شد،
و جهان از صدای معصومانهات، جان گرفت.
حضرت رقیه، ای گلی از گل های بهشتی،
نام تو همچنان در دلهای ما بهعنوان یادگاری از عشق و مقاومت خواهد ماند.
ای رقیه، ای دختر عزیز حسین،
تو که در سرزمین درد، در خاکهای کربلا،
آغوشات از دلتنگیهای پدر پر بود،
اما روحات به قدرت خداوند متعال،
در آسمانها پرواز میکرد.تو دختری بودی که در بستر درد،
تمامی اشکهای زمین را در چشمانات جمع کردی،
اما در دلات، لبخندی از جنس امید،
برای پدر و فرزندانش به یادگار گذاشتی.در هر تپش قلبات، در هر نفسات،
داستان عشقات به حسین بود،
و در آن روزهای ظلم و اندوه،
پاسخات به پدر: “با تو، حسین، تا آخرین نفس خواهم بود.”رقیه جان، در دل تاریخ جاودانه خواهی ماند،
و در آسمانهای عشق و ایمان،
در کنار پدر، در کنار خداوند،
پرچم محبت و پایداریات همیشه به اهتزاز درخواهد آمد.
چقدر معصوم بودی، ای رقیه کوچک،
چقدر در دلات عشق بود به حسین، به اسلام، به خدا،
در دل این دنیای پر از ظلم،
تو برای پدر همهچیز بودی.دستات پر از زخمهای آسمانی،
اما قلبات پر از نور امید،
چشمانات که گویی همهچیز را درک میکردند،
با هر نگاهات، دنیایی از معنویت را بر دلهای یاران پدر میگذاشتی.در لحظات پر از درد و تنهایی،
در آن کوچههای بیصدا و زمینهای سوزان،
تو همچنان ایستاده بودی،
رقیه، دخت سه ساله کربلا تو لاله کربلا بودی که رد پاهای کوچکت ریشه شد.
نوشته شعر، دکلمه، پیام و متن تبریک ولادت حضرت رقیه (س) اولین بار در ناجی بلاگ. پدیدار شد.